روزمرگی
کیارش مامان 2 روز پیش یه معلق کامله کامل زدی یعنی خیلی سریع معلق زدی و منم همینطور داشتم ازت فیلم می گرفتم ، اون شب 2 بار معلق زدی
فرداش یعنی دیروز که خیلی خیلی جالب بود تو تا شب حدود 20 و خورده بار معلق میزدی برای خودت
یعنی به سرعت نور تا چشم بر می گردوندم تورو پشت و رو می دیدم ، مثل اینکه خودت هم خیلی از این حرکتت خوشت اومده هلوی مااااااااامان
تازه یه چیز بامزه دیگه اینکه حتی تو خواب هم دیشب 4 بار معلق زدی و خوبه خواب مادرها سبکه و من تورو زودی برمی گردوندمت و تو دوباره می خوابیدی
تو خواب روزانه ات هم همینطور ، معلق هاتو چاشنی خوابت می کردی
یه چیز دیگه اینکه وقتی دراز کشیدی مچ دستاتو می گیرم و با اشتیاق میخوای بلند شی ، خیلی سریع خودتو بلند می کنی اول میشینی بعد پاهاتو زودی سفت می کنی و روی پاهات وامیستی و منم خیلی زود باید کنترلت کنم چون پاهات لق لق میزنه و دوباره ممکنه بشینی
دیشب من و تو بابایی رفتیم دکتر و لثه های خوشگلتو به دکتر نشون دادیم ، دکتر ژلی داد تا به لثه ات بمالیم تا درد کمتری حس کنی ، به دکتر لبخند زدی دکتر می گفت خوب ارتباط برقرار می کنی ، فدات بشم کوچولوی من
خدایا ممنون به خاطر این هدیه زیبا
الان کنارم دراز کشیدی و یه دستم کتابه دارم بهت نشون میدم با یه دست هم مینویسم