دست زدن کیارشی
کیارش مامان از 2 روز پیش می بینم خیلی راحت دو تا کف دستاتو به هم می رسونی و دست می زنی اینقدر خودت این کارو دوست داری که حتی وقتی نشستی و کاری هم نداری خودت برای خودت دست می زنی حتی صبحا که از خواب بلند میشی هنوز چشاتو وا نکردی ولی داری دست می زنی
الهی من قربونت بشم
دیروز داشتم ناهار می کشیدم و تو ،بغل بابایی بودی و بهونه منو می گرفتی منم بعد از تمام شدن کارم اومدم بغلت کردم و بهت گفتم چیه آقا کیارش کنجکاو شدی که مامانی داره چیکار می کنه برای همین گریه می کردی نگاه کن داشتم از تو قابلمه برنج می کشیدم ولی قابلمه داغه نباید دست بزنی خطرناکه و تو بلافاصله تا شنیدی دست بزنی شروع کردی به دست زدن
یا اینکه داشتیم دیشب دکتر copy می دیدیم که ایشون هم گفت دست بزنید برای این کوچولوها و تو شروع کردی به دست زدن
حتی وقتی می خوای بای بای کنی هم دست می زنی و خلاصه دستاتو تکون میدی