کوتاهی مو کیارشی
سلام خوشگل مامان
اگه بدونی چقدر ناناز شدی شدی هلوی پوست کنده خوردنی خوشگل اوبا مای کوچک بیا و ببین
دیگه روز پنج شنبه یعنی روز عید غدیر خم من دیگه صبرم تموم شد و داخل حمام چند تا روزنامه پهن کردم و مدادرنگی و مازیکی که برات خریده بودم با چند تا ورق سفید اوردم و بابات هم صدا کردم و اومد تورو با اون سرگرم کرد منم مشغول کوتاه کردن فرهای موهات شدم یعنی وقتی موهاتو کوتاه کردم دیگه هیچ پیچی توی موهات نبود و شدی خوشگل مامان و یه کم شبیه او...بامای خودمون شدی ، اون فرمانروای کل دنیاست تو هم معنی اسمت بهش نزدیکه فرمانروای تابناک یا پادشاه عادل دیگه بعضی اوقات صدات می کنم اوباما کوچولو
آخی چقدر ناز شدی عزیز دل مامان ، دست خودم درد نکنه که خوشگلت کردم بعد از شما هم نوبت بابایی شد و موهای اونم کوتاه کردم
مبارکت باشه پسر گلم
موهاتو نگه داشتم تا بذارم تو دفتر خاطراتت اولین موی کوتاه شده کیارش