اولین قهقهه تو با بابایی
پسر خوشگل مامانی 5 شنبه ای که بابا از سرکار اومده بود ، تو توی بغل من بودی و بابا اومد کمی باهات بازی کرد و خندید و تو هم از کارهای اون کلی براش به قهقهه خندیدی هم من خیلی تعجب کردم هم بابایی ، اینقدر ذوق زده شده بودیم که نگو ، بابایی بیشتر باهات بازی کرد و تو هم بیشتر قهقهه میزدی
فدای اون خنده هات بشم من ......ایشالله لبت همیشه پر از خنده باشه و بتونی خنده رو هم به لبای بقیه بیاری
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی