کیارشکیارش، تا این لحظه: 12 سال و 7 روز سن داره

دنیای من و کودکم

دندانپزشکی

1391/8/25 15:04
نویسنده : مامانی
405 بازدید
اشتراک گذاری

خوب کوچولو این خاطره روز سومی که اومده بودیم مسافرت و من باید می رفتم دندانپزشکی تا دندونامو چک کنم ، من و تو بابایی و خانم بزرگ راهی شدیم ، خانم بزرگ نزدیک مسجدی برای خوندن نماز ظهر پیاده شد و خودمون 3 تایی رفتیم مطب ، به موقع رسیده بودیم ولی 25 دقیقه بعد من رفتم داخل و تو همش اهه اهه می کردی و دوست نداشتی اونجا بمونی بابایی تورو می برد بیرون تو راه پله ها سرگرمت می کرد آقای دکتر هم از سرو صدای بچه خوشش نمی اومد و مارو بیشتر استرسی می کرد ، خلاصه رفتم داخل  و برام بی حسی زد از دکتر خواستم تا برم به کوچولوم شیر بدم تا دنونام بی حس بشه اومدم بهت شیر دادم و بعد هم دوباره صدام کرد تا برم داخل و 2تا از دندونامو درست کرد شد 160 تومن (محض اطلاع و مقایسه برای سالهای بعد!!!!!!!!).وقتی اومدم بیرون تو کوچولوی نازم روی دوش بابای ات خواب رفتی خیلی دلم سوخت آخه هیچوقت اینجوری نمی خوابی همونطوری ازت چند تا عکس گرفتم و رفتیم خونه خاله ناهید تا عصر اونجا موندیم تا اینکه تو خسته شدی و گریه سر دادی یعنی بریــــــــــــــــــــــــــم گریه ما هم زودی جمع و جور کردیم و اومدیم خونه خانم یزرگ و تو آروم شدی و باهامون بازی کردی

قربون اون فهم و شعورت بشم که احساس نارضایتی بهت دست میده صدات درمیاد ماچ جیگل مامانقلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)