کیارشکیارش، تا این لحظه: 12 سال و 7 روز سن داره

دنیای من و کودکم

بـــــــــــــــــ بـــــــــــــــ گفتن کیارش

1391/10/18 22:16
نویسنده : مامانی
147 بازدید
اشتراک گذاری

کوچولوی مامان امروز برای اولین بار شنیدم که گفتی ب ب (به فتحه بخون مادر) هورا

الهی قربونت بگردم خیلی تعجب کردم و خیلی وقت بود منتظر بودم این حرف و بشنوم آخه تو کوچولو همش جیغ جیغ می کنی و آ و او زیاد می گفتی ولی خبری از ب نبود که بالاخره پیداش شد و بابات و حسابی خوشحال کرد آخه اینگار داری اونو صدا میکنی پس من چی مامانی خوب گناه دارمگریه 

تازه دیروز هم بابایی از سرکار اومده بود و تو چنان ذوقی از خودت نشون دادی که دیگه نگوووووووووووووو حتی نمی تونست بره دست و روشو بشوره با اینکه من کنارت بودن تو منو نمی خواستی و برای اون گریه می کردیابله جل الخالق هیپنوتیزم

دیگه اینکه شیشه کوچولو آب خوریتو گذاشتمش کنار و به جاش امروز بابایی برات لیوان آموزشی دسته دار خرید و دیگه توی اون آب می خوری

یه چیز دیگه که متوجه شدم اینه که کاملا مفهوم "بگیر" و درک می کنی مثلا وقتی دارم بهت آب میدم اول دهنت و مثل گنجشک باز می کنی بعنی بده بعد که بهت میگم کیارش لیوان و بگیر دستای خوشگل و کوچولوتو باز می کنی و می گیریش اینکارو بارها بارها تکرار کردم و متوجه شدم کاملا می فهمی

دیگه اینکه وقتی می برمت کنار در هال می فهمی به سمت بیرونه و وقتی دارم درو باز می کنم یه لبخند خوشگل و ناز از سر ذوق می زنی و خوشحالی که داری میری بیرونقلب بعدش من می برمت تو حیاط و 1 دقیقه نشده که دوباره برمی گردم بالا و می خوام عکس العملت و ببینم زبان که بعله وقتی می فهمی اومدیم داخل اهن اهنت شروع میشه یعنی منو ببر بیرون دگه این دفعه می برمت و میذارمت تو کالسکه و یه نیم ساعتی با هم می چرخیم و تو کیف می کنی جوجه مامانمژه

دیگه این که چند روز پیش دوست مجازیمون مامان یاشار جون یه کتاب مریوط به تغذیه دوران شیرخوارگی برامون با پست فرستاد وبهمون هدیه کرد  از همین جا ازشون تشکر می کنیم .... مرسی دوست جون به خاطر قلب مهربونت 

راستی کیارش خیلی شیطونی و خیلی توی خونه اذیتم می کنی از 24  ساعت 10 ساعت در حال نق زدنی 5 ساعت در بغلی و هر سرگرمی برای چند دقیقه اته خوب خسته میشم همش در حال گریه و نق زدنی ناراحت

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان یاشار
22 دی 91 6:31
اول از همه اینکه قابل کیارش عزیزم رو نداشت خانوم گل. دوم اینکه جدیداً پسرها هم بابایی شدن قبلاً میگفتن پسرا مامانین و دخترا بابایی ولی یاشار هم تا باباشو میبینه یه حرکاتی میکنه یه جوری ذوق میکنه که عمراً واسه من تا حالا نکرده پسرمون باهوشه خوب میفهمه سرشو گول مالیدی آوردیش تو خونه قربونش برم.
شما خیلی لطف کردی خانمی
واقعا همینطوره زحماتش با ماست خنده هاشون برای بابایی ای شااااااااانس کجااااااااایی