کیارشکیارش، تا این لحظه: 12 سال و 6 روز سن داره

دنیای من و کودکم

15 ماهگی کیارشم

سلام کوچولو خوشگله 15 ماهگیت مبارک عزیز مامان یکماه دیگه هم گذشت و تو بزرگتر شدی توی این ماه هم پیشرفت های خوبی داشتی و مارو سوپرایز می کردی  امروز باید می بردمت مرکز بهداشت برای قد و وزن ولی به خاطر گرم بودن هوا نمی برمت تا اذیت نشی خودم قد و وزنت و می گیرم خوب مامانی قد و وزنت به این شرحه : قد : 82 یا 83 خیلی وول وول می خوردی دور سر: 78 وزن : 10 کیلو و 400 حالا تا اونجاییکه یادمه شیرین کاریاتو می نویسم تا بعد بخونی و لذت ببری 1- توی این ماه به سطل زباله توجه زیادی می کردی و هر چیز کوچولویی که روی زمین بود و برمیداشتی و می بردی سمت سطل زباله و می گفتی اه یعنی اخ ، خ و نمی تونی بگی 2- وقتی صدای آهنگی می ش...
1 مرداد 1392

وارونه بینی کیارشی

عزیز مامان یه هفته ای میشه تو داری دنیای اطرافتو از زیر پاهات می بینی اولش سرتو خم کردی بدون اینکه پاهاتو بلند کنی می دیدی و وقتی من این حرکت تو دیدم باهات دالی کردم ، کم کم پاهاتو بلند کردی و حالا کاملا پاهاتو راست می کنی و از زیر نگاه می کنی بعد از چند روز بالاخره موفق شدم ازت عکس بگیرم یه مدرکی داشته باشم آخه تا این کارو انجام میدادی دوربین کنارم نبود و خودت هم فقط یکی دوبار انجامش میدادی .... راستش این مرحله خیلی برام جدید و جالب بود و فکر نمی کردم همه بچه ها انجام بدن ولی اول عکس یاشار جونی و دیده بودم تو وبلاگش بعد که دقت کردم روی نایلون پمپرزت هم یه بچه ای همینطوری وارونه بود و دیشب هم کتاب قصه برات خریدم که باز هم یه بچه ای توی ...
1 مرداد 1392

پاساژ گردی کیارش مامان

سلام کوچولوی مامان دیشب من و تو دوتایی رفتیم پاساژ و من هم تورو گذاشتم روی زمین و دستای کوچولو و خوشگلت و گرفتم و تو با پاهای کوچولوت قدم زدی و با من همراه شدی خیلی لحظه شیرینی بود برام پسرم دست در دست مامانش داره تو بازار راه میره قربون اون قد و بالات بشم من خودتم برات خیلی جالب بود چون تا گذاشتمت روی زمین یه نگاهی به من کردی و لبخند زدی یعنی راضی بودی با کنجکاوی به اطرافت نگاه می کردی وقتی هم آدمی ایستاده بود منو می کشوندی سمت اونا اینگار می خواستی باهاشون ارتباط برقرار کنی با هم می رفتیم داخل مغازه ها و تو کمی نگاه می کردی بعدشم دست منو می کشیدی تا بریم . یه جا یه روسری دیدم قیمت کردم و تو باز دست منو کشیدی یعنی بیا پایین بع...
1 مرداد 1392

مروارید دهم شماره 2

سلام کوچولوی مامان عزیزم چند روزیه دندان آسیاب فک پایینت سر زده و من چند روزی صبر کردم تا ببینم واقعا میخواد سر بزنه یا مثل دندان قبلیت میخواد خودشو قایم کنه کیارشم وقتی دندان دهمت در اومد اومدم اینجا برات ثبت کردم ولی چند روز بعد دیدم دوباره ورم کرده و دندونت قایم شده تاااااااااااااا الان و هنوز در نیومده و تو همچنان داری عذاب می کشی و آب ازگوشه دهنت می ریزه نمی دونم کی میخواد سر بزنه و تو راحت بشی دندون نهمت که هنوز یک پایه اش در اومده و هنوز 3 پایه دیگه اش مونده   برای همین هم اسم این پست و گذاشتم مروارید دهم شماره 2 آخه قبلیه هست ولی پیداش نیست خدا کنه زودتر در بیاد در واقع الان 4 تا دندون آسیابت دو تا پایین دو تا ب...
18 تير 1392

آب تنی در حیاط

سلام کوچولوی مامان عشق پاک و شیرینم چقدر تورو دوووووووست دارم چقدر از دیدن بازی کردنت لذت می برم، چقدر جدی بازی می کنی عزیزم چقدر از اینکه می بوسمت کیف می کنم ولی در خسرت اینم که تو هم منو ببوسی و فشارم بدی و بغلم کنی هر چی بهت می گم انجام نمیدی یعنی منو دوست نداری ولی من همچنان مشتاقانه منتظرم کیارش جونم دو روز پیش آب شهری قطع بود (اینجا به خاطر کمبود آب یک روز در میون آب داریم و باید آب و ذخیره کنیم تا در مواقع بی آبی استفاده کنیم) و اب منبع بالا که حسابی خورشید عالمتاب بهش می تابه و باز کردم دیدم چقدر گرم و نرمه ، تشت توی حیاط و پر از آب کردم و لباساتو در اوردم و گذاشتمت توی اب خیلی تعجب کردی و چیزی نمی گفتی فکر کنم شوکه شدی ...
6 تير 1392

ادامه پیشرفت های کیارشی در یکسال و یک ماهگی (13 ماهگی)

تو یکسالگی 10 کیلو 100 گرم وزن داری و قدت هم همون 80 سانت و دور سرت هم همون 47 سانته ماه های گذشته است عزیزم واکسن یکسالگی تو هم با 2 روز تاخیرانجام شد، آخه روز تولدت دلم میخواست سرحال باشی و مریض نشی و روز بعد هم که تا ساعت 1 خواب بودی و دلم نیومد بیدارت کنم و روز سوم رفتیم واکسن و به دستت زدند و خدااااااااااااااروشکر هیچ علائمی از تب نداشتی و شنگول و منگول بعد از واکسن شیطنت تو انجام میدادی کلمه جییییییییییییززززززززه رو برای زمانی که میدونی چیزی خطر داره و من منعت می کنم به کار می بری و تا شی مورد نظر و می بینی میگی جییییییییززززززززززززه وقتی گنجکشکا روی جا کولری اتاقت می نشستند و جیک جیک می کردند یاد گرفتی و میگی جییییییک جیییییک ...
1 تير 1392

مروارید دهم

سلام خوشمزه مامان دیروز متوجه شدم همون دندونی که اندازه نخود ورم کرده بود هم ورمش خوابیده هم اینکه از یه گوشش دندونت سر زده خیلی خوشحال شدم خداقل دیگه ورم نداره ولی میدونم همچنان درد می کشی مخصوصا اینکه از گوشه دهانت  به خاطر فشاری که این دندونات بهت میاره آب می ریزه درست مثل زمانیکه کوچولو بودی و من برات به خاطر ابریزش دهانت پیش بند می بستم یادش بخیر یعنی به این زودی بزرگ شدی و من اینارو به عنوان خاطره میگم باورم نمیشه این دندونت آسیابه و تا بخواد هر 4 قسمتش بیاد بیرون کمی طول می کشه و تو همچنان باید باهاش کنار بیای و دردش و تحمل کنی الهی بگردم کیارشم راستی کوچولو بالاخره برات موتور کوچولو خریدیم و تو باهاش کیف می کنی و سوارش میش...
28 خرداد 1392